جدول جو
جدول جو

معنی گرد چیزی گردیدن - جستجوی لغت در جدول جو

گرد چیزی گردیدن
(زَخوَرْ / خُرْ دَ)
دور چیزی گشتن. تطویف. طوف. عکف. (منتهی الارب) :
گرد گرداب مگرد ای بت نامخته شنا
که شوی غرقه چو ناگاهی ناغوش خوری.
لبیبی.
و رجوع به گرد چیزی گشتن شود
لغت نامه دهخدا